نقل قول پرویز تناولی درباره ملینا کلاد

در نمایشگاه شیرهای ایرانی در موزه هنرهای معاصر تهران – 2017

با كارهاى ملينا كِلاد سال ٢٠١٧ آشنا شدم. وقتى كه در موزه هنرهاى معاصر تهران، نمايشگاه مجسمه ى شيرهاى من برقرار بود. در آن نمايشگاه بود كه توجه من به عكس هاى ملينا در كنار شسرهاى من جلب شد، كه شبيه هيچكدام از عكس هايى كه ديگران در كنار مجسمه هاى من مى گيرند، نبود.
ملينا در عكس ها بسيار متفاوت بود، از كلاه و لباس هاى عجيب و تئاترى استفاده مى كرد.
بعدها فهميدم كه ملينا به عنوان يك جنبش و حركت هنرى در نمايشگاه هاى هنرى مختلف اثرى را انتخاب و خود را با آن پيوسته هماهنگ مى كند.
گرچه من عكس هاى ملينا را دوست دارم، اما همچنان نمى دانم آنها متعلق به كدام جنبش و حركت هنرى است و چه نام دارد.
آيا مى توان آنها را پرفورمنس آرت قلمداد كرد؟ يا بايد آن را به عنوان بادى آرت نگاه كنيم؟
پرفورمنس آرت يا هنر اجرا معمولا براى تماشاچى و با حضور او اجرا مى شود، چه با برنامه ريزى قبلى و ميزانسن دقيق و از پيش تعيين شده، چه بداهه.
عكس هاى ملينا گرچه بداهه است، ولى بدون هيچ تماشاچى، ولى با برنامه قبلى است.
از طرف ديگر، اين عكس ها با اينكه از خود و خويش ملينا هستند، ولى در واقع جز بادى آرت يا هنر بدن قرار نمى گيرند، چرا كه رايج ترين ويژگى اين هنر اين است كه بصورت مستقيم با بدن برهنه، خالكوبى و نقاشى روى بدن و اتصال اشيا به پوست سر و كار دارد.
آيا تعلق و ارتباط عكس هاى ملينا به جنبش و حركت هاى هنرى امروز واقعا مهم است؟
يا چرا نتوانيم آنها را به عنوان روايت يك شخص پرشور در تلاش براى ارتباط خود با هنر ديگران نگاه كنيم و بدانيم.

Leave a Comment

Your email address will not be published. Required fields are marked *